در اشعار طنزسید اشرف الدین گیلانی( نسیم شمال)
دوره مشروطه یکی از دوره های بسیار مهم تاریخ ایران است که در آن برای اولین بار اندیشه هایی مانند آزادی، برابری و قانون در جامعه مطرح شد. در میان ادوار تاریخی ادبیات فارسی، ادبیات مشروطه جایگاهی ویژه دارد و یکی از ابزار های بسیار مهم روشنفکران در این دوره برای نشر و رواج افکار نو، سرودن شعر و نشر آن در بین توده های مردم بود. یکی از انواع این اشعار، شعر طنز آمیز است. سید اشرف الدین گیلانی معروف به نسیم شمال از جمله شعرای طنز نویس مشهور این دوره بوده است که در این مقاله به بررسی اشعار آن با محتوای اجتماعی می پردازیم. هدف: هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل انتقاد از حکومت مشروطه در زبان طنز است.در این تحقیق سعی شده است که بازتاب شرایط اجتماعی در اشعار طنز بررسی شود. روش: روش این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر منابع دسته اول تاریخی و ادبی است .
شعر طنز آمیز یکی از انواع شعر غنایی است که ظهورآن به ویژه بعد و هم زمان با انقلاب مشروطه ایران منشا تحولات مهمی در ادبیات فارسی شده است. با ظهور انقلاب مشروطیت ادبیات انتقادی و طنز آلود رونق و گسترش بیشتری گرفت از میان شاعران این دوره، شعر طنز آلود با سیداشرف الدین گیلانی (نسیم شمال) است که در اشعار ساده و مردمی خود به انتقاد اجتماعی و سیاسی می پردازد. در این مقاله به بررسی اشعار طنزآمیز نسیم شمال با مضامین سیاسی می پردازیم. در این مقاله بر آنیم که تاحد توان به پرسش های زیر پاسخ دهیم
۱) طنز چیست و یک طنز پرداز با چه ویژگی هایی داشته باشد؟
۲) عواملی که باعث ایجاد و رواج ادبیات شوخ طبعی در این دوره شد چه بوده است؟
۳) نسیم شمال دراشعارش چگونه از حکومت مشروطه انتقاد کرده است؟
زندگی نامه نسیم شمال:
سید اشرف الدین حسینی قزوینی در حدود سال ۱۲۸۷ در قزوین به دنیا آمد . شش ماهه بود که پدرش را از دست داد و او یتیم شد او زندگی را ابتدا با فقر و بدبختی آغاز کرد و در نوجوانی برای کسب علم به عتبات رفت حدود ۵سال در کربلا و نجف زیست عشق به وطن باعث شد که به قزوین بازگردد و عازم تبریز شد او در این دوره تحصیلات مقدماتی را با آموخت صرف ونحو و منطق و فلسفه و کلام وهیایت و جغرافیا طی کرد و بعد به گیلان رفت و در رشت سکنی گزید و نخستین اشعار خود را این جا سرودو در سال ۱۳۲۴ با شروع فعالیت های آزادی خواهی و مشروطه طلبی هفته نامه ادبی – فکاهی نسیم شمال را بنیان نهاد.نخستین شماره این هفته نامه در دوم شعبان ۱۳۲۵ ه- ش منتشر شد و در سال ۱۳۲۶ ه-ق در هنگامی که مجلس به توپ بسته شد ، روزنامه نسیم شمال نیز مانند دیگر روزنامه ها توقیف شد اما پس از پیروزی مجدد مشروطه خواهان در سال ۱۳۲۷ یا ۱۳۲۸ و فتح تهران این روزنامه دوباره نشر یافت .(کریمی موغاری(۱۸:۱۳۸۲-۲۳). سید اشرف الدین مردی بود به تمام معنی ،مردی مودب،فروتن ، افتاده،مهربان ،بخشنده،خوشروی و صمیمی بود .”آنچه کرد و گفت ،برای همین مردم خرده پای بی کس بود”.(همان ،۴۵). روزنامه نسیم شمال، که غالباً حاوی سرودهها و نوشتههای خود او بود که به طنز بیان میکرد، هر هفته توسط سیداشرفالدین منتشر میشد. روزنامه وی به قدری در میان مردم مشهور و محبوب بود که برای خواندن آن لحظهشماری میکردند و خود سیداشرف را هم آقای نسیم شمال مینامیدند. او یکی از مهمترین طنزپردازان این دوره محسوب میشود. آژند بیان می کند که «طنز نسیم شمال، طنز تفسیری است و گاه مستقیم و سرراست با نگرشی هزلآمیز، نظرگاه بذلهپرداز دارد، با روحی لطیف در پسِ پشت آن» (آژند، ۱۳۸۵: ۲۴۶).
تعاریف طنز:
طنز اثر هنری آگاهانه ای است که غرابت رفتار آدمی و شگفتی پر تناقض واقعیت را آشکار می کند.(محابی ،۷:۱۳۵۳). طنز عبارت است ازتصویر هنری اجتماع نقیض که عملا می تواند بعضی از گونه های هجو و هزل را نیز شامل باشد . اما بسیاری از نمونه های هجو و هزل برخودار از طنز بدین معنی نخواهد بود.(شفیعی کدکنی،۵۱:۱۳۸۴). آرین پور در کتاب خودش به صورت مفصل تر تعریف طنز را این گونه بیان می کند که:« طنز عبارت از روش ویژهای در نویسندگی است که ضمن دادن تصویر هجوآمیزی از جهات زشت و منفی و «ناجور» زندگی، معایب و مفاسد جامعه و حقایق تلخ اجتماعی را بهصورتی اغراقآمیز، یعنی زشتتر و بدترکیبتر از آنچه هست، نمایش میدهد تا صفات و مشخصات آنها روشنتر و نمایانتر جلوه کند و تضاد عمیق وضع موجود با اندیشه یک زندگی عالی و مأمول آشکار گردد. بدین ترتیب، قلم طنزنویس با هر چه که مرده و کهنه و واپس مانده است و با هر چه که زندگی را از ترقی و پیشرفت باز میدارد، بیگذشت و اغماض مبارزه میکند» (آرینپور، ۱۳۵۷، ج۲: ۳۶). در کتاب «طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب»، در بیان اقسام طنز، از نزدیک به دویست واژه بهعنوان زیرمجموعههای طنز نام برده شده است: «اقسام طنز: هجو، مطایبه، لطیفه، … و اصطلاحات و واژگان ابتذال، اختلاط، اردکپرانی، استخفاف و … .» (فرجیان، نجفزاده؛ ۱۳۷۰: ۸۰۷).
پیدایش طنز:
علل و پیدایش طنزو رشد آن در میان جامعه های مختلف به اوضاع و احوال اجتماعی آنها بستگی دارد. ازعلت های پیدایش طنزرا میتوانیم به نکات زیر اشاره کنیم:
1) عدم رعایت حقوق دیگران .
2) ستم و تجاوز در اشکال گوناگون پدیدار شود.
۳) بی بند و باری به عنوان آزادی تبلیغ شود.
و در مجموع هرگاه نظام جامعه مسیر طبیعی خود را طی نکند.
ویژگی عمومی طنز پردازان:
۱) طنز پردازان افرادی حساس و درد آشنا بودند و رنج و گرفتاری های مردم را در می یافتند .
۲)طنز پردازان عموما افرادی تیزهوش،دقیق و نکته یاب هستند.
۳)آنان گاهی ظلم و ستم را با تمام وجود حس کرده اند و با آن مبارزه کرده اند.
۴)طنز پردازان از متعهد ترین مردم، نسبت به سرنوشت جامعه خود بودند.
و در این میان نسیم شمال از نظر اعتقادی و اخلاقی و وارستگی بهترین آنهاست.
عفت کلام در طنز:
نکته ای که درباره طنز باید به آن اشاره کنیم رعایت شرم و حیا و عفت کلام درآن است . هرچند طنز به جنبه های مضحک و ناهنجار زندگی می پردازد اما پای از جاده شرم بیرون نمی نهد و همین نکته امتیاز طنز با هجو و هزل است که طنز از اینها فاصله میگیرد.(گرمارودی،۴۴:۱۳۸۰)
رنجش افراد از طنز:
طنز در همین حال که مسخرگی و نیشخند واستهزا به نحوی در آن وجود دارد که کمتر کسی از آن می رنجد و حتی بسیاری از مردم از آن لذت می برند و چون طنز آینه ای است که بینندگان آن عموما چهره ی کسی جز خودشان را در آن کشف می کنند و به این علت و به این عمده استقبالی است که نسبت به طنز در دنیا وجود دارد و به همین دلیل است که کمتر کسی از آن می رنجد.(داد،۲۰۹:۱۳۷۱)
شیوه و وظیفه طنز در مبارزه با نا به سامانی ها:
یکی از حفره های دیگر طنز ، جنبه مبارزه و ستیز با نا به سامانی ها ی اجتماعی است . طنز با نمایش اغراق آمیز عیب ها و فسادها و کاستی ها و بی عدالتی های تلخ جامعه به شکل بد ترکیب ترو زشت تر از آنچه هستند،تضاد میان وضعیت موجود را با آن چه باید باشد بیان می کند و با وضعیت موجود به ستیز می پردازد . گاهی تنها راه اصلاح و هدایت جامعه و مردم ، به سوی آینده ای آرمانی و زندگی ایده آل ، نمایش پستی ها و بی عدالتی های نفرت انگیز و ستمگرانه در اجتماع است.طنز با ریشخندی کنایه آمیز و توام با خشم و قهری هدفدار،به دنبال حراست از آزادی و حقیقت است و یا هر کسی که باعث این نا به سامانی ها شده است ، با زبان و سبک ویژه ی خود مبارزه می کند . طنز در پی آن است که نابه سامانیها را ببلعد و از میان بردارد، خطاکاران را متوجه خطای خود کند و دیگران را نسبت به این نابه سامانیها ، آگاه کند و در صورت نیاز برای مبارزه و مقابله بشوراند.(آژند،۷۴:۱۳۸۵)
هم زبانی و هم دردی طنز با مردم:
هم زبانی و هم دردی طنز با مردم یکی دیگر از جنبه های مهم این نوع ادبی است . طنز پرداز سعی می کند درد دل حرفهای مردم را با زبان طنز بیان کند. او به خوبی میداند یکی از علتی که مردم را به شعر و ادبیات پناه می برند این است که پاسخ مشکلات خود را در زندگی روزمره به نوعی دریابند و آرامش پیدا کنند . طنز پرداز سعی می کند چنین نیازی را برآورده کند .او خود را در ردیف عمده مردم قرار می دهد . یعنی در ردیف مظلومان ، محرومان و ستمدیدگان نه در خدمت طبقات ممتاز استعمارگر . به همین جهت خواننده یا شنونده وقتی با این شیوه طنز برخورد می کند ، اگر به شکل درست و اصول پایه ریزی شده باشد، احساس رضایت و خرسندی می کند ، چون حرف دل او را با زبانی شیوا و رسا و قابل فهم برای همگان بیان کرده است و به دنبال این رضایت , احساس شادی به او دست میدهد , غمش را برای مدتی فراموش میکند و لبخندی بر لبانش نقش میبندد . این همدلی و هم زبانی با مردم علاوه بر این که موجب استقبال مردم به طنز می شود ، عقده های درونی آنها را نیز میگشاید و یک روان درمانی اجتماعی صورت می گیرد .چون آنها میبینند که کسی دردهای درون و خواسته ها و آرزوهای آنها را که خود قدرت بیانش را نداشتند با زبانی شیوا مطرح کرده است . این آگاهی سینه به سینه نقل می شود وتکرار می شود و گاهی حتی به صورت ضرب المثل در می آید . طنزپرداز ضمن بازگوکردن دردها ، انزجار و نفرت خود را به آن درمی آمیزد و آن را دردناکتر جلوه می دهد. به عبارت دیگر دست در مسیر حوادث می برد و با قدرت تخیل خود ، هرگونه تغییری را که لازم دید در جریان حوادث می دهد و بر مقداری از حوادث اجتماعی نیز طرحی را که سرچشمه اش بینش عمیق او درباره زندگی است سوار میکند و نظام هنری را جانشین آشفتگی زندگی میسازد.(براهنی ،۱۰۰:۱۳۶۸)
سیر مختصر ادبیات شوخ طبعانه در دوره مشروطه :
ادبیات مشروطه ،ادبیاتی پرخاشگر و ستیزه جو بود و با استفاده از فضای نسبتا آزادی که به وجود آمده بود و با بهره گیری از انقلابی که بر پایه آزادی خواهی و روشنفکری و اصلاحات استوار شده بود خود را از یاد مخاطبان اشرافی و محدود درباری رهایی بخشید و مخاطبانی جدید یافت و با خطاب به توده های وسیع مردمی ، آنها را در رهایی از اسارت و غفلت و نا آگاهی و خرافات و استعمار کمک کرد . بیشتر آثار ادبی این دوره محتوای سیاسی دارند و رگه هایی از طنز انتقادی در آنها دیده میشود . نویسندگان و شاعران از قالب های ادبی مختلف ،برای انتقال پیام و بیان آرا و عقاید سیاسی خود استفاده کرده اند . هرچند در بسیاری موقع زبان این آثار چندان فاخر و مستحکم نیست ولی در برقراری ارتباط مناسب و موافق بودند . سخن پردازان سعی کرده اند مطالب خود را بیشتر به زبان عامه و محاوره ای بیان کنند.(آدمیت ،۱۳۴۰ :۶۵)
زمینه های ایجاد و رواج ادبیات شوخ طبعی در دوره مشروطه :
بعضی از زمینه هایی که باعث ایجاد و رواج ادبیات شوخ طبعی در این دوره شد عبارتند از :
۱) رفت و آمد و آشنایی با کشورهای اروپایی و پیشرفت جهان و جامعه مدنی آنها.
۲) ظلم و ستم و استبداد همیشگی حکام مرکزی و سردمداران محلی حکومت.
۳) مردمی شدن شعر و شاعری و توجه و دلسوزی اهل قلم به مردم و امور آنها.
۴) انتشار مجله و روزنامه ها برای نشر و پخش افکار و اندیشه های آزادی خواهی و آثار شاعران.
۵) ایجاد فضایی نسبتا آزاد برای بیان و نشر عقاید و افکار.
۶) رواج فقر و بدبختی و مضایق و تنگناهای اقتصادی که مردم دچار آن بودند.
۷) سادگی و روانی و نزدیک شدن زبان آثار ادبی به زبان محاوره ای مردم.
با توجه به زمینه های موجود شاعران و نویسندگان میدانی نسبتا خوب و دست مایه های مناسب برای سخن سرایی یافتند . علاوه بر این آنها سعی کردند از شیوه ای در گفتار و نوشتار خود استفاده کنند که بیشتر ین تاثیر را در برانگیختن مردم و نگاهداشتن آنها در صحنه انقلاب تا پیروزی نهایی داشته باشند و این شیوه همان زبان برنده و آتشین طنز است که با در نظر گرفتن عواطف و احساسات مردم با شکلی و قالب مناسب به ذکر معایب و مفاسد اجتماعی و افشای ظلم و ستم و بیداد حکام سیاسی پرداخته اند و توده های ملت را به مبارزه با رژیم استبداد فرا خواندند.(آرین پور،۱۳۸۷،ج۳۷:۲)
مضامین سیاسی:
مهمترین مضامین سیاسی در اشعار نسیم شمال انتقاداز حاکمان ظالم و ستمگر، وزیران و وکیلان ،یاس از مشروطه . مشروطه طلبان و عاقبت نافرجام انقلاب و عدم آزادی در دوره مشروطه است. در باب وطن آرمانی اشرف الدین می توانیم ایران آرمانی اشرف الدین مبتنی بر اصول مشروطیت با موازین اسلامی است . بیشتر موارد وطن خواهی آرمانی نسیم شمال مواردی همچون آزادی خواهی، قانون مداری ،مبارزه طلببی انتقاد از حکومت و بیگانگان و مجلس و وکیل و وزیر است با این تفاوت که برخی از این مضامین بسامد بیشتری داشته است.پس در مجموع می توانیم بگوییم که زبان نسیم شمال در اشعارطنزش با مضامین سیاسی این دوره طنز صلح جویانه و مداراگونه است
۱)انتقاد از وکیلان و مجلس:
نسیم شمال در اشعار خود از وکیلان مجلس و وزیران به شدت انتقاد می کند .زیرا آنان را افرادی ناتوان ،سود جو و گاهی مزدور بیگانگان می داند. او در مسمطی با عنوان “راجع به وکلای دوره چهارم”درباره وکیلان میگوید:
آمد وکیل تازه،دیدن کنید،دیدن از باغ عارضش گل ،چیدن کنید،چیدن
از شهرها به تهران شد منتخب روانه یک دسته آشکارا، یک دسته، محرمانه
آمد برای بعضی پیغام ها شبانه گر کفتر نگارم آید به بام خانه
از صحن خانه تابام ارزن کنید، ارزن
آمد وکیل تازه مانند ماه تابان با کله سیاسی بر پارلمان شتابان
روشن شد از جمالش بس کوچه و خیابان ماییم همچو گندم او همچو آسیبان
گندم برای ارباب خرمن کنید ،خرمن
(حسینی گیلانی،۴۶۴:۱۳۷۵)
۲) انتقاد از انحراف مشروطه :
از آنجایی که سید اشرف الدین خود از مشروطه خواهان واقعی بوده است و برای پیروزی انقلاب زحمات فراوانی کشیده است ،هنگامی که مشروطه در خطر اضمحلال قرار می گرفت یا منحرف می شد مایوسانه از این انحراف و امیدهای برباد رفته سخن می گوید و از روی ناامیدی و یاس در شعری با عنوان “خاتمه” مرثیه ای طنز امیز درباره مشروطه ساخته است.
مجلس فاتحه برپا سازید قاری خوب مهیاسازید
از عسل شربت و حلوا سازید این سخن را همه انشا سازید
رحمه الله علی مشروطه
بود اگر گردن مشروطه کلفت پس چرا زود به یک تیر بخفت
نعمتی بود زکف رفت به مفت زاعظی بر سر منبر منبر میگفت:
لعنه الله علی مشروطه
حیف از آن زحمت بی حاصل ما حل نشد عاقبت این مشکل ما
دده بز ماده خوشگل ما دل ما وای دل ما وای دل ما
رحمه الله علی مشروطه (همان ،۲۶۳)
۳) انتقاد از خفقان و ظلم:
عدم آزادی بین و قلم از موضوعات دیگری است که نسیم شمال گاهی آشکار و گاهی به تلویح از آنان انتقاد نموده است در مسمط ترجیعی زیرخطاب به قلم می گوید:
ای قلم چون شهسوار خویش را جولان مده گر که جولان می دهی در صحنه تهران مده
ور به تهران میدهی در پیش این و آن مده هرچه می بینی بزن بر طاق نسیان ای قلم
نیستی آزاد در ایران ویران ای قلم(همان،۳۰۱)
۴) انتقاد از حضور مستشاران خارجی :
نسیم درباره مستشاران خارجی و نفوذ آنان نیز به طنز سخن گفته است او در یک مثنوی بیست و شش بیتی با عنوان راجع به “هنس بلژیکی می گوید:
ایها لشهزاد ، هنس السلام شد طلای ما زتو مس السلام
ملتی را خوار و مفلس کرده ای بارک الله نقره را مس کرده ای
ترسم اخر دعوی شاهی کنی در خزانه هر چه میخواهی کنی
خواستی منحل شود ژاندار مری بارک الله بر تو باد این نوکری
گربه می رقصانی از جفت و کلک آخر ای مومن چه شد حق نمک
مشعل تاریکی آوردیم ما خادم بلژیکی آوردیم ما(همان ،۴۴۸)
۵) انتقاد از دخالت بیگانگان:
گاهی نسیم شمال از مسئولیت مهم دخالت بیگانگان و نفوذ آنان درمملکت و نتایج این نفوذ سخن می گوید . او در موقعی که ایرانی ها بعضی روس پرست و بعضی انگلیس پرست و بعضی آلمانی پرست شده بودند در مسمط ترجیعی مشهور خود ویرانی خاک وطن را از همین سه کشور می داند و می گوید:
خاک ایران شده ویران، زسه فیل
روس فیل ، انگلو فیل ، آلمان فیل
دوش کردم به خرابات گذر تا به قلیان زنم از بنگ شرر
مرشدی دیدم با بوق و تبر پک به قلیان زد ومی خواند زبر
خاک ایران شده ویران، زسه فیل
روس فیل ، انگلو فیل ، آلمان فیل (همان ،۴۰۴)
کلمه فیل در بیت هایی که ذکر شد هم به معنی دوست داشتن است وهم به معنی حیوان عظیم جثه که ایهام دارد.
۶) انتقاد از حاکمان ظالم:
نسیم شمال در مسمطی با عنوان “مرحبا یعنی کشک” خطاب به حاکم ظالم می گوید:
ای نهنگ السلطنه صدر والامرحبا می کنی در کشتن ملت تقلا مرحبا
نه به سید رحم کردی نه به ملا مرحبا نه معم از تو راض نه مکلا مرحبا
و هم چنین در اشعار دیگر به شیوه طنز آمیز از حاکمان ستمگر انتقاد می کند(همان ،۴۶۴)
نتیجه :
سید اشرف الدین گیلانی را باید یکی از موفق ترین روزنامه نویسان دوره مشروطه و یکی از مبتکرین در سخن طنز آمیز به شمار آورد. او در به کارگیری ویژگی های سبکی و زبانی و شیوه استفاده از آرایه های ادبی در آثار طنز خود و آفرینش شگردهای طنزپردازی فردی مبتکر محسوب می شود. همچنین او با اشعار فکاهی و طنزآمیز و انتقادی با مضامین سیاسی باعث آگاهی بخشی و بیداری مردم نقش بسیار مهمی داشت. در مجموع می توان گفت که در دوره مشروطه عوامل بسیاری باعث پیدایش طنزنویسان و رشد طنزنویسی شد و این عوامل باعث شدکه یک نوع هم دردی و هم زبانی طنز با مردم آغاز شود و طنزپرداز سعی کرد درد دل حرف های مردم را با زبان طنز بیان کند .
منابع:
۱) آدمیت ، فریدون ،(۱۳۴۰)، فکر آزادی و مقدمه مشروطیت،تهران ، سخن.
۲) آرین پور، یحیی ،(۱۳۷۸)، از صبا تا نیما،ج۲،تهران ،زوار.
۳) آژند ، یعقوب ،(۱۳۸۵)، تجدد ادبی در دوره مشروطه،تهران ،موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی.
۴) براهنی ، رضا،(۱۳۶۸)، قصه نویسی ، تهران ،البرز.
۵) حسینی گیلانی،سید اشرف الدین ،(۱۳۷۵)، کلیات اشرف الدین گیلانی {نسیم شمال}،به کوشش احمد اداره چی گیلانی،تهران ،نگاه.
۶) داد،سیما ،(۱۳۷۱)، فرهنگ اصطلاحات ادبی ،تهران ،مروارید.
۷) شفیعی کدکنی،محمد رضا،(۱۳۸۴)، مفلس کیمیا فروش،تهران ، سخن.
۸) فرجیان، مرتضی؛ نجفزاده بارفروش، محمدباقر (۱۳۷۰)، طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب، تهران: بنیاد
۸) کریمی موغاری،فریده،(۱۳۸۲)، شمیم نسیم،زندگی و شعر سید اشرف الدین حسینی گیلانی،تهران ، ثالث.
۹) محابی،جواد،(۱۳۵۲)، قلمرو طنز،روزنامه آیندگان،شماره ۲۰۶۵،آبان،ص۷.
۱۰) موسوی گرمارودی ،سید علی،(۱۳۸۰)،دگرخند،درآمدی بر طنز و هجو در تاریخ و تاریخ معاصر،تهران ،موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.