جرقههای اصلی
برای نگاه تاریخی به تجارت هنر در ایران باید به دوران صفوی رجوع کنیم. در سفرنامه ژان شاردن به صنفی اشاره میشود که انواع مرقعات را در بازار اصفهان خرید و فروش میکردند. این ریشه تجارت هنر پایه و اساسی برای اقتصاد فرهنگ در ایران بوده است.
بعدها در رقابت بین اشراف قاجار برای تصاحب آثار هنری نیز میتوان این امر را جستوجو کرد. نزدیک ۱۶۰ سال پیش، در کاوش بین اسناد تاریخی، با شماره ۵۲۰ روزنامه «دولت» مواجه میشویم که در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۲۴۱ شمسی گزارشی از افتتاح نمایشگاه مدرسه صنیعالدوله یا نقاشخانه دولت را منتشر کرده است. این نخستینبار است که در ایران مدرسهای رسمی برای هنر و نقاشی با روشی نوین تاسیس میشود. با آنکه دوره فعالیت این هنرستان کوتاه بود، نقشی اثرگذار در جنبشی تازه در نقاشی ایران داشت، به گونهای که ارائه هنر پس از صنیعالدوله شکل هدفمندتری به خود گرفت و این را میتوان جرقه اصلی شکل گیری نگارخانهها در ایران دانست.
با گذشت زمان و در زمان اشغال ایران توسط متفقین، تهران به مرکز اصلی عرضه آثار هنری بدل شد و خیابانهای منوچهری، لالهزار و اطراف فردوسی نقش ویژهای در این تجارت ایفا میکردند.
پیدایش نگارخانههای مدرن
در سال ۱۳۲۸ شمسی، به کوشش و هزینه شخصی محمود جوادیپور، حسین کاظمی و هوشنگ آجودانی نخستین نگارخانه هنری ایران با عنوان نگارخانه آپادانا و یا کاشانه هنرهای زیبا در خیابان شاه رضا (انقلاب کنونی) با هدف نشر آثار هنری، حضور هنردوستان و معرفی هنرمندان تاسیس شد. ولی تاسیس این نگارخانه با چشمداشت مالی و کسب درآمد از نمایش هنر نبود، چرا که در آن زمان معرفی هنر نوگرا و آثار بومیسازی شده به مردم اهمیت بیشتری برای موسسان این نگارخانه داشت. با آنکه آنها دغدغه تجارت و اقتصاد هنر را در سر نداشتند، اما امروز اقتصاد هنر و فروش آثار هنری محور اصلی فعالیت گالریها است.
ساختمان نگارخانه آپادانا پس از بازسازی و تبدیل به هتل بهار
در طی فعالیت گالری آپادانا آثار نقاشانی چون احمداسفندیاری، حسین کاظمی، محمود جوادیپور، مهدی ویشکایی، هوشنگ پزشکنیا، جلیل ضیایی و جواد حمیدی به نمایش گذاشته شد.
پیشروی نگارخانهها
پس از گذشت حدود شش سال از تاسیس آپادانا، در سال ۱۳۳۳ نگارخانه استتیک توسط مارکو گریگوریان در ضلع جنوبشرقی میدان فردوسی تاسیس شد. این نگارخانه در زمان فعالیت خود میزبان نمایشگاههایی از آثار هنرمندانی مانند سهراب سپهری، سیراک ملکنیان، مرتضی ممیز و… بود.
سپس در سال ۱۳۴۳ به همت گروهی از هنرمندان جوان و مدرن از دانشگاههای هنرهای زیبا و هنرهای تزئینی، نگارخانه تالار ایران تاسیس شد. مؤسسان این نگارخانه شامل مرتضی ممیز، منصور قندریز، سیروس مالک، فرامرز پیلارام، مسعود عربشاهی و … بودند که بعدها هنرمندانی چون میرحسین موسوی و سعید شهلاپور نیز به این حلقه پیوستند. کمی بعد در سوگ و سانحه درگذشت منصور قندریز، تالار ایران به گالری قندریز تغییر نام داد. در این گالری برای نخستین بار موضوع فروش آثار مطرح شد و هنرمندان با ارائه آثارشان در گالری قندریز آثار را در معرض فروش میرسانند.
یکی از مهمترین فعالیتهای این گالری که آن را از دیگر گالریهای هنری متمایز میکرد، بخش انتشارات آن بود. از ماه مهر سال ۱۳۴۷ تا دی ۱۳۴۸ انتشار نشریهای با نام «بررسی» در ۱۲ شماره به سردبیری روئین پاکباز آغاز شد. پس از آن ویژهنامه «فصلی در هنر» را منتشر کردند و این بخش مهمی از سیاست مهم تالار در آن دوران بود و برای هر موضوع مهم یا نمایشگاه نیز کتابچهای منتشر میشد.
«فوویسم»؛ نمونهای کتابهای چاپ شده انتشارات تالار قندریز
گسترش نگارخانهها در ایران
رفته رفته گالریها رو به رشد رفته و افراد و هنرمندان بیشتری وارد عرصه نمایش هنرهای تجسمی شدند. در آن دوران کسانی که گالریای تاسیس میکردند، معرفی هنر و هنرمند و توزیع و نشر آثار هنری اهمیتی بیشتری برایشان داشت تا فروش و تجارت هنری. در همان دوران بود که به واسطه این گالریها جامعه ایرانی و هنر دوستان با هنرمندان و نقاشان بسیاری آشنا شدند و بسیاری از پیشکوستان هنرهای تجسمی از همین دوران فعالیت خود را آغاز کردند.
اما به مرور مسئله کسب درآمد از فروش آثار هنری اهمیت بیشتری به خود گرفت. میتوان گفت شکل امروزی تجارت هنر، تکاملی از دستاورد منیر نوشین (معصومه سیحون) و همسر او هوشنگ سیحون است. در سال ۱۳۴۵ معصومه و هوشنگ سیحون تنها پس از دو سال از تاسیس تالار قندریز، گالری سیحون را در حوالی خیابان جمهوری کنونی تاسیس کردند. این گالری اکنون پس از گذشت بیش نیم قرن، یک از قدیمیترین و پر مخاطبترین گالریهای تهران محسوب میشود.
شیوه مدیریت و نشر این گالری کاملا شبیه گالریهای غربی بود و همین امر باعث شد که گالری سیحون در مدت کمی به یکی از قطبهای فروش آثار هنری بدل شود. پس از توفیقهای روزافزون این گالری و شهرت آن در بین جوامع هنری، موج جدیدی از گالریهای مدرن در ایران آغاز شد و به مرور تهران به پایتخت هنری آسیای غربی تبدیل شد.
نگارخانهها در دهههای اخیر
با انقلاب اسلامی ایران و جنگ هشت ساله ایران و عراق، فعالیت هنری کشور از پای افتاد. اما پس از گذشت ده سال و با فعالیت مجدد گالری سیحون و افتتاح گالری گلستان که به همت لیلی گلستان بنا شد، دوران شکلگیری نگارخانههای مدرن در ایران آغاز شد.
در اواسط دهه هشتاد و با موفقیتهای هنرمندان مختلفی همچون زنده یاد فرهاد مشیری در فروش آثار هنری، موج گستردهای از گالریهای تجسمی وارد میدان شدند و افراد گوناگونی از قشر عام و هنری گالریهای متعددی را تاسیس کردند. این گسترش و همهگیری در نشر هنرهای تجسمی رفته رفته به قطبی برای برای مشارکت اجتماعی طبقه متوسط و مرفه تبدیل شد.
در سالهای اخیر انواع مختلفی از گالریها در حال رشد روزافزون هستند و در این بین هنرمندان بسیاری را حمایت و معرفی میکنند. اما در هر حال تکثیر زیر ساختهای نشر و تجارت هنری تاثیری در رشد اقتصادی این حرفه نداشته و تنها شکلی سمبلیک برای بقای هنر و معرفی هنرمند است. به عبارت دیگر تعدد گالریها در تشخص شان هنری برای بهبود اقتصادی فرهنگ و هنر اثر چندانی نداشته است، چراکه پیش از هرچیز تربیت مخاطب عام و حتی هنر دوستان و تجار هنری برای اهمیت و اولویت بخشیدن به این حیطه از مشکلات بنیادین حیات هنر در عصر حاضر است.
وجود تعداد زیادی از گالریها در ایران در کنار پرداخت اندک به آن وجه تضاد بسزایی دارد. ایران در منطقه از لحاظ تعداد گالریها و حتی موزهها رتبه اول را به خود اختصاص داده است، اما از لحاظ پرداخت و اهمیت به هنر کماکان بیش از پیش نیاز به مدیریت و گسترش دارد که این امر، نه به همت هنرمندان بلکه راهبردهای مدیران هنری را خواستار است.