فرهنگ مجموعهای از آداب و رسوم، هنجار، باور و ارزشهاست که در یک محیط اجتماعی شکل می گیرد و به نسلهای آینده انتقال داده میشود. خوراک یکی از مولفههای فرهنگ یک جامعه به شمار میرود که متشکل از آداب و رسوم، نوع غذا، نحوه غذا خوردن و میزان استفاده از ادویهها و چاشنیها معرفی میشود. بنابراین خوراک یکی از وجوه تمایز فرهنگ کشورها محسوب میشود که میتواند معرّف آنها باشد. فرهنگ غذایی ایرانیان در دوره صفویه دارای تنوع و گستردگی بود و اطلاعات فراوانی را سیاحان و تاریخنگاران در مورد نوع غذا، آداب و رسوم و فرهنگ غذایی ثبت نمودهاند.
کتاب «فرهنگ غذایی ایرانیان در دوره صفویه» یکی از آثار برجسته و قابلتوجه در زمینه تاریخ تغذیه و فرهنگ غذایی ایران است که توسط مهشید سادات اصلاحی و دکتر علی اکبر جعفری، استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، تألیف شده و در سال ۱۴۰۳ توسط انتشارات منشور سمیر به انتشار رسیده است.
این اثر در واقع حاصل پژوهش پایاننامه کارشناسی ارشد مهشید سادات اصلاحی در حوزه تاریخ ایران دوره اسلامی بوده و به طور جامع به بررسی و تحلیل جنبههای مختلف تغذیه، از جمله مواد خوراکی، عادات غذایی، شیوههای پختوپز، و آداب مرتبط با سفره ایرانی در عصر صفویه (۹۰۷ تا ۱۱۳۵ هجری قمری) میپردازد
مهشید سادات اصلاحی، انگیزه خود را برای انتخاب این موضوع چنین توضیح داده است که سکوت تاریخی درباره نقش تعیینکننده خوراک در زندگی اجتماعی و فرهنگی، او را به تمرکز بر این بخش از تاریخ جذب کرد. بر اساس نظر او، مورخان عموماً وقایع سیاسی و نظامی را در کانون توجه خود قرار دادهاند و کمتر به تأثیرات عمیق غذا در شکلگیری زندگی روزمره و مناسبات اجتماعی توجه داشتهاند. مطالعه غذا نه تنها ابعاد جدیدی از سبک زندگی مردم را روشن میسازد، بلکه اهمیت آن را بهعنوان ابزاری در دیپلماسی فرهنگی نیز آشکار میکند. در دوران صفویه، غذا فراتر از یک نیاز روزمره برای بقا، به عنوان یکی از عوامل بنیادین شکلدهنده هویت فرهنگی ایرانیان نقش داشت. این دوره تاریخی که همراه با تثبیت تشیع به عنوان مذهب رسمی ایران بود، نقطه عطفی در تحولات فرهنگی محسوب شده و اثر قابلتوجهی بر عرصه خوراک باقی گذاشت. ساختار کتاب شامل پنج فصل است که هر یک به تحلیل جوانب مختلف خوراک در ارتباط با قدرت سیاسی، اقتصاد، زندگی اجتماعی و تأثیرات مذهبی در دوران صفوی اختصاص دارد. فصل اول، به مباحث مقدماتی پژوهش پرداخته و موضوع تحقیق، اهمیت و ضرورت بررسی آن، پیشینه پژوهشهای مشابه، اهداف تحقیق، روش جمعآوری اطلاعات و توضیحات مربوط به ساختار کلی کتاب را ارائه میدهد. فصل دوم با نگاهی تاریخی ابتدا پیشینه خوراک ایرانیان در دورههای مغول و تیموری را مرور کرده و سپس وارد بررسی تفصیلی آداب و رسوم خوراک در دوران صفوی میشود. در این فصل موضوعاتی مانند تشریفات پذیرایی از مأمورین و سیاحان خارجی، جایگاههای مرتبط با مدیریت خوراک، دستورالعملهای آشپزی آن زمان و نقش هدایا و پیشکشهای خوراکی مورد بررسی قرار گرفتهاند. فصل سوم بر روابط اجتماعی مرتبط با غذا تمرکز کرده و کاربردهای خوراک در مناسبتهای مختلف مانند مراسم عزاداری و جشنها را تحلیل میکند. همچنین مسائل دیگری از جمله طب سنتی مرتبط با خوراک، استفاده از مواد مخدر و مصرف نوشیدنیها در این دوره مورد کنکاش قرار گرفتهاند. فصل چهارم نگاه اقتصادی به موضوع خوراک دارد و بازارهای مرتبط با غذا، مغازهها، نقش خوراک در تجارت بینالمللی (واردات و صادرات)، و تأثیر بلایای طبیعی بر تغذیه مردم دوران صفوی را به صورت دقیق تحلیل کرده است. فصل پنجم تمرکز ویژهای بر تأثیرات مذهبی خوراک در دوره صفویه دارد. مواردی چون کاربرد خوراک در مراسم وقف و نذر، تفکیک بین غذاهای حلال و حرام، و بررسی رسالههای فقهی مرتبط با مسائل تغذیه و خوراک موضوعات اصلی این فصل هستند.
این کتاب که با نثری روان و ساده نگاشته شده است، تلاش میکند تصویر ژرفتر و جامعی از فرهنگ غذایی عصر صفوی ارائه دهد. چنین اثری بدون شک برای علاقهمندان به شاخههای انسانشناسی، تاریخ فرهنگی، جامعهشناسی تاریخی و حتی پژوهشگران علاقمند به مسائل تغذیهای جذاب بوده و فرصت مناسبی برای شناخت بهتر این دوره تاریخی فراهم میکند.


















