مجتبی برزگر: همهچیز با یک لوگوی پرماجرا شروع شد؛ اگرچه تیزر منتشر شده “احضار” هم حرف و حدیثهایی به دنبال داشت. سریالی که با موضوع توجه به عرفانهای کاذب و جلسات احضار روح که با خود جز نابودی خانوادهها و مشکلات روحی و روانی برای افراد شرکتکننده در این جلسات چیزی دیگری ندارد حرف و حدیثهایی را به وجود آورده است.
مجالسی برپایه دروغ و فریبکاری
علیرضا افخمی کارگردان این مجموعه رمضانی اعتقاد دارد که بنابر فتوای اکثر علما، برپایی یا شرکت در مجالس احضار ارواح، حرام اعلام شده، زیرا عمدتاً چنین مجالسی برپایه دروغ و فریبکاری است.
به تعبیر محمودرضا تخشید تهیهکننده این مجموعه تلویزیزیونی، هدف از ساخت سریال احضار را مقابله با همین تفکر و انذار به مخاطب بوده تا در چنین مجالسی شرکت نکرده و در این مکانها حاضر نشوند تا هم مرتکب گناه نشوند و هم تبعات و عوارضِ حضور در این محافل دامن آنها و خانوادههایشان را نگیرد. او در جریان گفتوگو به همه سؤالات و نقدهای مطرح شده درباره این مجموعه تلویزیونی پاسخ داده است.
سردمدار ساخت سریالهای ماورایی
اثر کارگردانی که بعد از سالها غیبت برگشته اما این بازگشت با سر و صداهایی همراه بوده که طرح این دست موضوعات همیشه چالشبرانگیز و دارای حواشی است. اوجگیری ساخت سریالهای ماورایی در میانه دهه ۱۳۸۰ بود و سردمدار ساخت این سریالها “علیرضا افخمی” بود که با ساخت سریالهای “او یک فرشته بود” و “پنج کیلومتر تا بهشت” جدال میان باورهای دینی و نیروهای شیطانی را ایجاد کرد و همچنین با نگارش فیلمنامه “روز حسرت” و “اغما” شکل دیگری از این سریالهای معرفتی و دینی را در معرض نگاهِ مخاطب قرار داد.
رشد قارچگونه عرفانهای کاذب
همیشه هم طرح این دست موضوعات چالشهایی را به همراه داشته، هرچند که در میان دینداران، تردیدی در واقعی بودن روح و وجود شیطان وجود نداشته و ندارد، اما دوری از ساخت این دست آثار باعث رشد قارچگونه عرفانهای کاذب شده و عواقب غیرقابل جبرانی را در خانوادهها و به تبع آن در جامعه ایجاد میکند و ضرورت پرداخت درستِ به این باورهای اعتقادی را در رسانه ملی دوچندان میکند. نبود آگاهیبخشی به مخاطبان در رسانه ملّی باعث ایجاد افرادی مانند “طاهری” و حلقه عرفانهای کاذب شد که منجر به انحرافات وحشتناکی در بخشی از جامعه شد.
علیرضا افخمی کارگردان سریالهای مختلفی است. او پیش از این تبحر خود را در روایت جدال باورهای دینی با نیروهای شیطانی به اثبات رسانده، هرچند که بسیاری اعتقاد دارند هنوز “احضار” نتوانسته آن موفقیتها را تداوم ببخشد؛ تهیهکننده سریال اعتقاد دارد باید مخاطبان و منتقدین سعه صدر داشته باشند هرچه جلوتر برویم داستانها و اتفاقات عمیقتر میشوند.
احضار و رو کردن دستِ شیادان کاسبکار
اتفاقاً افخمی امسال با ساخت مجموعه تلویزیونی “احضار” نگاه دیگری به مسائل روز جامعه و جدال باورهای دینی و نیروهای شیطانی دارد. “احضار” ساخته شده تا دستِ شیادان کاسبکار این محافل و مجالس را رو کند و تأثیرات این باورهای غلط بر زندگی افراد خانواده و در نهایت جامعه را نمایش دهد.
سریال “احضار” در عینِ تحسین عدهای، با نقد و واکنشهای متعدد در فضایمجازی مواجه است. گروهی به عدم استفاده درست از ژانر وحشت و ناتوانی در نمایش موقعیتهای ترسناک، بازیهای بازیگران جوان و عدهای هم به ریتم کُند و تعلیقهای کمِ این سریال گلایه دارند و البته برخی هم خیلی زودتر از موعد، “احضار” را نسبت به کارهای قبلی علیرضا افخمی کمفروغتر و ناموفقتر میدانند.
همچنان هم نقدها و تحسینها درباره این سریال و دیگر آثار ماه رمضانی ادامه دارد؛ روندی که امسال مقداری زودتر درباره برخی از سریالها از جمله “احضار” علیرضا افخمی زودتر آغاز شد.
برای واکاوی و بررسی بیشتر این نقدها و اتفاقات به سراغِ محمودرضا تخشید تهیهکننده سریال “احضار” شبکه یک سیما رفتیم و با او لحظاتی به گفتگو نشستیم؛ تهیهکنندهای که چندی پیش “وارش” را روی آنتن شبکه سه داشت و سالها او را به عنوان مدیر گروه فیلم و سریال شبکه تهران، شبکه سه و مسئولیتهای دیگر در سازمان صداوسیما میشناسیم. کسی که سالهای قبل در زمان مسئولیتهایش، بارها در کنارِ کارهای ماورایی علیرضا افخمی بوده است.
مشروح این مصاحبه را میتوانید در ادامه بخوانید:
میگفتند “احضار” میخواهد جنّ و ارواح خبیثه نشان دهد!
* بگذارید از سر و صدا و هیاهوی انتشار لوگو و تیزر سریال “احضار” شروع کنیم. آیا این هجمهها هدفمند بود؟
به نظرمن ناشی از عجلهای بود که قبل از اینکه کار را ببینند قضاوت و ارزیابی را شروع کردند. حتی کار به جایی رسیده بود، ذهنخوانی میکردند، اینها میخواهند جنّ و ارواح خبیثه نشان دهند. تا اینجای کار که به نمایش درآمد بحثی به نام جنّ مطرح شد! این قضاوتهایی بود که صورت میگرفت. یا مینوشتند که این چشمِ درون لوگو، چشم شیطان و فراماسونری است و اینها میخواهند این نشانهها را در سریالشان ترویج بدهند و حتی عوارض دارد. با خودشان فکر نمیکردند سازمان صداوسیما که کلی ممیزی دارد و آدمهای مختلفی متن را میخوانند چطور اجازه میدهند چنین اتفاقی رخ بدهد؟ یک مقدار هیاهوهای اولیه ناشی از عجله و قضاوت زودهنگام بود.
فرآیند تحقیق و نگارش فیلمنامه؟/ چقدر مشاور کمک کرد و چقدر متون دینی؟
* یک مقدار از آن فرآیندهایی بگویید که “احضار” گذراند تا فیلمنامهاش شکل بگیرد؛ برای ساخت این اثر به سراغ چه کتبی رفتید و از چه مشاورینی کمک گرفتید؟
برای احضار بیشتر به کتب علما مراجعه کردیم و بیشتر هم مبنایمان نوشتههای دو شخصیت مطرح دینی، آیتالله جوادی آملی و علامه طباطبایی (تفسیر المیزان) بود که درباره این مسائل وجود داشت. از طرفی آقای برازش از کارشناسانی که از ابتدای ساخت سریالهای مختلف ماورایی درگیر این کارها بودند، ایشان به عنوان مشاور مذهبی سریال بودند.
همچنین، شخص علیرضا افخمی در کنار ساخت “او یک فرشته بود” و ۵ کیلومتر تا بهشت”، سریالهای “روز حسرت” و “اغما” را هم نوشته بود. در فرآیند تولید این آثار، با کلی از علما و بارها در جلسات نقد علما و مباحثی که در این موضوعات و مسائل مطرح میشود در جریان کامل این اتفاقات بودند. این مجموعه در کنار هم سعی کردند نکاتی که قرار است در رابطه با این موضوعات مطرح شود، از زاویه نگاه دینی و اجتماعی با آن برخورد کنند.
در یکی دو قسمت اول سریال با بازخورد منفی مواجه شدیم
* در مورد بازیگرها معمولاً به کارنامه علیرضا افخمی مراجعه کنیم میبینیم که معمولاً در همه کارهایشان از بازیگران جدید و قدیمی در کنار هم استفاده کردهاند. هم ریسک محسوب میشود و هم بسیاری اعتقاد دارند تلویزیون باید بازیگر هم معرفی کند. در عین حال بسیاری از واژه نابازیگر برای بازیگران جوان سریال شما استفاده میکنند و اعتقاد دارند بازی بازیگران خوب پیش نمیرود؛ نظر شما چیست؟
اتفاقاً بازخورد مخاطب را از طریق صفحه مجازی سریال و به صورت روزانه از سازمان صداوسیما در اختیار ما قرار میگیرد؛ شروع سریال با چهرههای جدید و کار در یکی دو قسمت اولِ سریال، با بازخورد منفی نسبت به بازی بازیگران جوانمان مواجه شدیم اما از قسمت دوم به بعد که شخصیتها بهتر شناخته میشوند، بازی کاراکترهایی مثل مائده و زهره را تحسین هم کردند. به نظرمن باز دلیل اصلی این هجمهها، همان واکنش ابتدایی از روی عجله و قضاوت زودهنگام است.
باید چند قسمتی تحمل کرد
این اتفاق معمولاً میافتد مخاطب با چهرهای آشنا شده و طرفدار اوست، در نتیجه زود با آن چهره کنار میآید اما چند چهره جدید میبینید تا بازی، لحن و چهره و کلام این چهرهها برای مخاطب آشنا شود و بتوانند همذاتپنداری کنند نیاز به زمان دارد. باید چند قسمتی تحمل کرد تا بازیها در درونِ قصهها درست شکل بگیرد و آن موقع بهتر میتوانند درباره این بازیگران و شخصیتها قضاوت کنند.
رفته رفته چهرههای جدید و بازیگران قدیمی به ترکیب خوبی رسیدند
به نظرمن الان این اتفاق افتاده و این آشنایی برای مخاطب شکل گرفته است. هرچه قسمتها جلوتر میرود به خصوص قرار گرفتن این چهرههای جدید در کنار بازیگران قدیمی مثل علی دهکردی، آرش مجیدی، صالح میرزاآقایی و بقیه کسانی که نقشآفرینی میکنند کمک کرده ترکیب خوبی را داشته باشیم و بازخوردهایی که الان داریم نظرات مثبتی بوده است. به نظرم میآید برخی از این چهرهها جزو چهرههایی خواهند بود که در آینده در فیلمها و سریالهای دیگر بازی خواهند کرد؛ بازخوردها و بازتابهای جدید این پیشرفت را به ما نشان میدهد.
آنقدری که هشدار میدهید این سکانسها دلهرهآور و ترسناک نیست
* یک نکته درباره درجهبندی سنی وجود دارد که با زیرنویس شبکه یک هنگام پخش سریال هم بر این نکته تأکید میشود در زمان پخش سکانسهای حساس و اصطلاحاً دلهرهآور و ترسناک از درجهبندی (+۱۴) استفاده خواهد شد. حاشیهها آنجایی بیشتر شکل گرفت که در آن قسمت مربوط به احضار روح از این درجهبندی خبری نشد. چرا این اتفاق افتاد و اصلاً چه زمانهایی باید درنظر گرفته شود؟
در واقع ما از ابتدا قرارمان این بود در تمام صحنهها مثل آن صحنه قسمت ششم (همان قسمت مربوط به احضار روح) این درجهبندی سنی را بگذاریم در قسمت اول این درجهبندی را داشتیم و در قسمت چهارم هم به هنگام رویا و کابوسی که مائده میبیند هم این +۱۴ درج شد. اما بعد از این موارد، بازخوردی داشتیم که میگفتند وقتی این درجهبندی سنی را میگذارید آنقدری که هشدار میدهید این سکانس دلهرهآور و ترسناک نیست.
چرا صحنه احضار روح، +۱۴ نشد؟
در مورد آن صحنه خاص که شما اشاره کردید باید بگویم، واقعاً احساس میکردیم این صحنه احضار روح، مثل فیلمهایی که میز تکان میخورد، پرده میافتد و یا موسیقی رعببرانگیزی دارد، نیست. یعنی خود سکانس طوری طراحی نشده بود بیننده را بخواهد بترساند. در صورتیکه آن فیلمها که اصطلاحاً نامشان را فیلم ترسناک و ژانر وحشت میگذارند، هدف این است که بیننده بترسد اما ما چنین طراحی نداشتیم و برای احضار، طراحی سادهای داشتیم.
گفتیم اینجا شیادی و کلاهبرداری میکنند
پیش از این صحنه گفتیم که پشتِ این اتفاق شیادی در میان است و اصلاً احضار روحی در کار نیست. گوشی طرف را هک میکنند و اطلاعاتش را میگیرند در نتیجه طرف را شوکه میکنند روح این اطلاعات را میرساند. بنابراین از ابتدا گفته بودیم که آنجا فضای کلاهبرداری است و هیچ فضاسازی ترسناکی نکرده بودیم و همهچیز رئال بود؛ وقتی روح “محسن کامرانی” ظاهر میشد یک ظهور خیلی عادی بود. یک صداگذاری عجیب و غریب و ترسناکی استفاده باشد، خیلی ساده بود حتی مائده میترسید و او را آرام میکردند.
نمیخواستیم بیننده را بترسانیم
به جای اینکه تمهیداتی را درنظر بگیریم بیننده به سمت ترس برود اتفاقاً سعی کردیم بیننده را به سمت قصه ببریم. با بازخوردی که گرفته بودیم از درجهبندی که برای دو صحنه قبلی زده بودیم، برخی معترض این درجه بندی بودند به نظرمان میآمد که اینجا دیگر به این درجهبندی سنی نیاز ندارد. ظاهراً بعد از پخش، عدهای گفتند این تمهیدات را داشتید که این کلاهبرداری است اما ممکن است برخی از کودکان بترسند که باز به نظرمن این امکانی است که برخی به ذهنشان میآورند و معلوم نیست چقدر در واقعیت این اتفاق ترسناک رخ داده باشد.
بیشتر هدف بحث ماورایی و معرفتی است تا بیننده را ترساندن!
* در ادامه سریال باز هم از این صحنههای ترسناک و اتفاقات عجیب و غریب داریم؟
یکی از مشکلاتی که ما داریم با برخی از مخاطبین خاصمان پیدا میکنیم اصلا هدف این سریال، ژانر ترسناک نیست. همانطور که اول سریال مینویسد “احضار” ژانر معرفتی و ماورایی است. وقتی “اغما” و “۵ کیلومتر تا بهشت” پخش میشد مخاطب با همین روح و شیطان و ماجراهایی از این دست روبرو میشد اما آنجا +۱۴ درج نمیشد. به نظرمان میآید اینجا بیشتر هدف بحث ماورایی و معرفتی است تا بحث دلهره ایجاد کردن و بیننده را ترساندن!
اگر میخواستیم سریال در ژانر وحشت باشد، بزرگترها هم قالب تهی میکردند
در نتیجه صحنههای این شکلی تا آخر کار در جای جای سریال خواهد بود. اماتصور نمیکنم این صحنهها برای ژانر وحشت است اگر این ژانر وحشت باشد و میخواستیم چنین طراحی داشتیم همان وجود روح محسن به گونهای در داستان قرار میگرفت، آنقدر وحشتناک و ترسناک باشد که بزرگترها هم قالب تهی کنند. اما سعی کردیم همهچیز را معمولی و به شکلی اجرا کنیم که بیننده ما از هر قشر و گروه سنی است زیاد دستخوش ترس و لرز نشود.
بیشتر توجهمان به حرفمان است نه اینکه بخواهیم بترسانیم
بیشتر نگاه و توجهمان به درام و قصه و حرف مان است تا اینکه بخواهیم بترسانیم. در نتیجه به نظرمان میرسد مثل بقیه سریالهایی که در این ژانر ساخته و پخش شد مثل اغما و بقیه سریالها +۱۴ نداشتند این سکانسهایی هم که تا آخر سریال خواهیم داشت خیلی ضرورتی نمیبینیم و حالا اگر دوستان شبکه به این جمعبندی برسند که باید این درجهبندی سنی درج شود، +۱۴ دوباره گوشه تصویر دیده میشود. باید ببینیم چه تصمیمی گرفته میشود و به ما چه ابلاغ میشود.
ریتم “احضار” تندتر میشود؟
* برخی انتقادها به سمتِ ریتم سریال است. آیا در ادامه این ریتم تندتر خواهد شد؟
من خودم حداقل ۶، ۷ سریال با آقای افخمی کار کردهام مجموعه کارهای ایشان همیشه همینطور ملایم شروع میشود و آرام آرام وارد لایههای متفاوت و ریتمهای تندتر میشود. همیشه یکی از صحبتهایی که با ایشان داشتم این بود که چرا اینطوری؟ و ایشان میگفت برای اینکه بتوانم داستانم را خوب جا بیندازم اصلاً این روشی است که دارم.
“او یک فرشته بود” از فوتِ مادر داستان به بعد جذاب شد
* این اتفاق برای “احضار” هم افتاده است؟
برای سریال “او یک فرشته بود” هم افتاد. تا زمانی که ثریا قاسمی که نقش مادر شخصیت اصلی داستان را بازی میکرد، کشته نشده بود، جزو سریالهای دوم و سوم پخش ماه رمضان بودیم و یکدفعه بعد از فوت مادر داستان که دخالت داشت کاراکتر شیطان داستان (بهاره افشاری) در آن، اقبال مخاطب نسب به کار ما زیاد شد. این اتفاق به نظرمن در سریال “احضار” افتاده و بعد از قسمت اول و دوم قسمت به قسمت جلو رفتیم مخصوصاً به قسمت ششم رسیدیم همان اتفاق روح محسن، روندِ داستان را تغییر کرد.
ارتباط فرهاد و مائده و ارتباط با روح محسن
در قسمت هفتم ما وارد مرحله بعدی شدیم و لایهای از کاراکتر فرهاد باز میشود؛ او به خواستگاری مائده آمده و متوجه میشویم یک زن دیگری در زندگیشان است و اعتیاد داشته است. ما اصلا دنبال روح و مسائل صرفاً دلهرهآور و ژانر وحشت نیستیم و قصهمان را باید تعریف کنیم. لایه های جدید داستان قسمت به قسمت برای بیننده باز می شود و هرچه جلوتر برویم همین اتفاقات فرهاد و ارتباطات او با مائده چطور میشود و ماجرای روح محسن به کجا میرسد این سؤالاتی است که برای اذهان ایجاد کرده و همینطور جلوتر برویم امیدواریم که این ارتباط را بین مخاطب و سریال قویتر میکند.
تغییر نام دستوری بود
* چرا نام “دعوت نحس” را به “احضار” تغییر دادید؛ با توجه به اینکه سریالی با ژانر وحشت به همین نام در نمایشخانگی داشتیم؟
دستوری بود که از طرف مسئولین مربوطه به بخش نمایش داده شد. یکی از دلایلی که عنوان شد چون ماه مبارک رمضان، ماه دعوت الهی است این کلمه دعوت در کنار نحس قرار گرفتن، برای ماه مبارک اسم خوبی نیست. خودمان علاقه اولیهمان این نام بود اما با این استدلال پذیرفتیم که این نام را تغییر دهیم و بنابراین به نام “احضار” رسیدیم.
میخواستیم بحث معرفتی و ماورایی دینیمان پیش برود نه بیننده قالب تهی کند
* برخی از بخشها احساس میشود یک صداگذاری و یک موقعیتی قرار است اتفاق بیفتد اما انگار کارگردان و عوامل سازنده به دلیل ایجاد هجمههایی دچار خودسانسوری شدهاند؛ چنین چیزی وجود دارد؟
واقعیت این است که با آریا عظیمینژاد آهنگساز سریال تا به حال به ایشان نگفتیم فضای موسیقی را به کجا ببرد. همفکری روی کلیت موسیقی کار داشتیم. اما به ایشان نگفتیم موسیقی را چطور بسازد که بیننده نترسد یا بترسد. اصلاً در این سریال ژانر وحشت را دنبال نمیکنیم حالا که در جنگل قرار داریم و توهمی برای آن دختر پیش بیاید، این توهم را طوری بسازیم بیننده در خانه قالب تهی کند.
آنجایی که روح محسن میآید با موسیقی، دلهره و ترس به جان بیننده بیندازیم. هدفمان در این سریال این نبوده! برخیها فکر میکنند هدفمان این بوده، میگویند شما ناتوانید در ساختن ژانر وحشت؛در حالیکه میخواستیم این کار را بکنیم در ساخت توانایی نداشتیم در صداگذاری و موسیقی میتوانستیم ایجاد کنیم وقتی ما ساخت کار را از این حالت دور می کنیم یعنی میخواهیم بحث معرفتی و ماورایی دینیمان را و آن موضوعات سریالمان را بیان کنیم نه اینکه بیننده را به حالت وحشت را ببریم و بگویند در در اجرای این ژانر ناموفق بودید و یا دچار خودسانسوری شدید.
خواستیم هشدار بدهیم!/ درصد بالایی از مردم به فضای فالبینی و احضار گرایش دارند
* در واقع هدف سریال “احضار” نقد عرفانهای کاذب است؟
طبق بررسیهای شورای عالی انقلاب فرهنگی درصد بالا و قابل توجهی از مردم متأسفانه در این فضاها افتادند؛ از فال بینی و کتاب باز کردن، طلسم و احضار روح خیلی در جامعه به وفور پیدا میشود و طوری عمل میکنند مراجعهکننده به این باور میرسد چیزهایی را میدانند که از غیب شنیدهاند. در کنار این، هدف اصلیتری که در سریال دنبال میکنیم بحث هشدار دادن به مردم باید روی فکر، اخلاق و رفتار خودشان کنترل بیشتری داشته باشند. یعنی یک هشدار و انذار دادن در مورد نفسانیاتشان، روابط شان و سطح تفکرشان؛ بیشتر هشدارها در لایههای زیرین درباره مسائل اخلاقی و رفتاری وجود خواهد داشت.
* این روشهای هک کردن تلفن همراه و شبکههای اجتماعی که شما نشان دادید چقدر تحقیقشده و عینِ واقعیتی است که از طریق این گروهها اتفاق میافتد؟
لازم نیست که بپرسیم؛ خیلی از این گروهها به روشهای مختلفی متوسل میشوند تا اطلاعاتی دربیاورند شخص به هنگام مراجعه فکر کند او از غیب خبر دارد. این روشی که نشان دادیم یکی از آن روشهاست؛ وگرنه تحقیقات محلی، از طریق خانواده و رصد میدانی، دخل و تصرف در دفاتر و زندگی شخصی فرد به حقیقتهایی میرسند تا مراجعهکننده باورشان کند و به شیادی و کلاهبرداریشان ادامه دهند.
حلقههای انحرافی نقد فکری شدهاند اما بیشتر رویِ شیادی فالگیریها متمرکزیم
* چقدر اتفاقات پرونده طاهری و حلقههای انحرافی عرفانهای کاذب، جزو انگیزههایی شد “احضار” را بسازید؟
اصلاً. شما خواهید دید اسم عرفانهای کاذب زیاد وارد کار ما شده، زیاد روی آن ورود نمیکنیم. جزو مواردی است که پیشداوری شده و نگاهی به دیدگاههای طاهری و امثال حلقههای انحرافی نشده است. چون اگر میخواستیم ورود کنیم باید مبنای فکری سریال را هم به آن سمت میبردیم. اما ممکن است در این مسائلی که مطرح میکنیم ناخودآگاه برخی از کارهای آنها نقد فکری بشود. بیشتر ما روی کاسبیهای فالگیرها و شیادیهای احضار و این مجالس و محافل متمرکز بودیم.
اینجا باید مخاطب با حوصله بیشتری کار را دنبال کند
* با همه این اوصاف برخی نقد به عملکرد آقای افخمی دارند که با این سریال یک عقبگردی داشته است؛ شما چنین اعتقادی دارید؟
جنس این کار با کارهای قبلی آقای افخمی متفاوت است. در او یک فرشته بود و اغما و ۵ کیلومتر تا بهشت، با تعدادی کاراکتر محدود، کار جلو میرفت و آن سریال را به سرانجام میرساند. اینجا تعداد کاراکترهای ما نسبت به آنها دو برابر است و اتفاقات مختلف دیگری را مطرح میکنیم و بیان و پرداختن به داستان به مراتب سختتر و دشوارتر میشود. از طرفی هم نیاز به حوصله بیشتری دارد تا مخاطب عمیقتر سریال را دنبال کند.جنس این سریال را باید با خودش قضاوت کرد نه سریال دیگری؛ در قسمت هفتم به باز شدن داستانها و شخصیتهای دیگری رسیدیم که آنها هم مؤثرند و حتی در قسمتهای آینده منتظر دو سه شخصیت جدید دیگر هم باشید.
برگِ برنده دستِ کدام سریال است؟
* به نظر شما برگِ برنده دست سریال “احضار” است؛ رقابت سریالهای ماه رمضانی را چطور میبینید؟
در زمانی که مدیر بودم همیشه میگفتم دعا میکنم همه سریالها درجه یک باشند و ما هم درجه یک باشیم. الان هم این دعا را دارم که سریال ما را مردم دوست داشته باشند. بازخوردهایی که من دارم سریالها نسبت به سالهای قبل بیشتر دیده میشوند.خیلی روی آنونس قضاوت میکردند که میخواهند جنّ نشان دهند. از تلویزیون نگاه کنید ممکن است تأثیر بگذارد؛ واقعاً پیشگوییهای نادرستی داشتند؛ چون ما هیچجا خلاصهای از داستان ارائه ندادیم.
عوامل و بازیگرانمان کرونا گرفتند اما کار را تعطیل نکردیم
* کرونا را در سریال دارید؛ کاراکترهایتان ماسک میزنند. حتی در قسمتی پدر یکی از این دختران، به علت ابتلای به کرونا قرنطینه شده است. از شرایط کرونایی بگویید و اینکه شما هم عوامل و یا بازیگرانتان مبتلا شدند و تصویربرداری تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
خواستیم ما هم هشدار داده باشیم و به وظیفه اجتماعیمان عمل کرده باشیم. دکتر و پرستار مخصوص سرِ پروژه داریم که روزانه چک میکنند. این بیماری به گونهای شده سر پروژه هم نمیگیرند آثاری میبینیم از فرد میخواهیم به قرنطینه برود. بازیگران و عواملی داشتیم که به کرونا مبتلا شدند اما ما یک روز پروژه را تعطیل نکردیم.
لوکیشنهای مربوط به آن بازیگر را تغییر دادیم و صحنههای دیگر را گرفتیم تا قرنطینه آن فرد تمام شود. از بازیگرهایمان آرش مجیدی و آدرینا صادقی (نقش مائده) مبتلا شدند.
فیلمبرداری ادامه دارد، امیدواریم هرچه زودتر بتوانیم کار را به پایان برسانیم. قسمتهای پایانی تصویربرداری میشوند و ما تا ایام بعد از شبهای قدر را هم دستمان داریم و امیدوارم با سلامتی همه بچههای گروه کار به زودی تمام شود.
این ضعف را در حوزه طنز قبول دارم
* سوال آخر؛ آقای تخشید بسیاری امروز این نکته را مطرح میکنند که سریالهای جدید نمیتواند مثل سریالهای قدیمی بیننده داشته باشد؛ شما این تحلیل را قبول دارید؟
این تحلیل در حوزههایی صدق میکند و درست است؛ در حوزههایی خیر. طنزهایی میساختیم از طنزهایی که جدید میسازیم بهتر بود. چرا که نوشتن و اجرا کردن طنز به خودی خود کار سختی است و آن موقع کسانی داشتیم که در این عرصه قلم میزدند و کارگردانی میکردند و به هر دلیلی امروز در تلویزیون نیستند. این عدم همکاری باعث شده تلویزیون ضربه بخورد و عملاً دستِ تلویزیون از نویسندگان خوب خالی باشد. البته در این میان سریالهایی مثل “پایتخت” و “نونخ” هم کار میشوند اما آن اتفاقات گذشته برایشان بوجود نمیآید.
در مورد ملودرام و ژانرهای دیگر قبول ندارم و با قاطعیت میگویم کاری مثل “احضار” جزو کارهای ماورایی است که در آینده خواهند گفت چقدر این کار قوی بوده است. اصلاً پسرفت ندارد و در هم تنیده شدن این داستانها به شکل حرفهای و خوب، اتفاق قابل توجهی را رقم میزند. هرچه جلوتر برویم متوجه این نکته میشوید. همین توحه به خیریه در داستان و خیلی از اتفاقات دیگر، حساب شده است. امیدواریم بقیه کار هم با همین کیفیت جلو برود و تعجیل باعث ضعف ریتم و کار نشود.
سریال “احضار” محصول جدید سیمافیلم است و شبهای ماه مبارک رمضان قرار است ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک سیما پخش شود. در این مجموعه آرش مجیدی، رضا توکلی، نسرین نکیسا، مرتضی کاظمی، آدرینا صادقی، مینو آذرمگین، نازنین هاشمی، دینا هاشمی و میلاد میرزایی بازی دارند و به گروه بازیگران افسانه چهرهآزاد، على دهکردى، خیام وقار کاشانى، درسا بختیار، غزال نظر و صالح میرزاآقایى نیز اضافه شدند.